آهنگ درد و دل از بیدل
باز دوباره منم
گرفتی دسته کمم
ضربه خوردم بدجور از آدمای دورو برم
همیشه بودم تنها
غلت زدم لا دردا
سربالا رفتم با اینکه زمین خوردم چندبار
گول خوردم گیج شدم بزرگ شدم اما
تو توی امروز زندگی کن نباش فکر فردا
شاید نباشه فردایی
واسه منو توای که تنهاییم
عشق کن زندگی کن ما که با خداییم
دل نبند به زمین
با خدات باش همین
بذار بگن دیوونس اونا که کردن واست کمین
برو جلو یکی به دو
نکن با همه نداره ارزش راه خودتو بگیر برو
راه خودتو بگیر برو
باز چشمات به آسمون بارون بباره
باز چشمات امشب خونه دوباره
سنگین تر از اینی ک هستی
سردتر ﺑﺸﯽ ک بد نی
مردمم ک خیره ان روت چرا راهو اینطوری رفتی
چرت و پرت میگن بهت
ولی واست مهم نی هرچی
میگن بگن بترکن تو به خدا تکیه کردی
رو لبت همیشه خندس
دشمنا میسوزن هر چند
رفیقاﺗﻢ قاطیشون هستن ازین بذار که رد شم
داستان غمه تلخه
لم روی تخت
خسته شدی بس که کردن نصیحتت
خاطرات گذشته میکشتت هر لحظه
قفلی روﯾﻪ آهنگ بغض میکنی هر دفعه
چرا رفت چرا سخت
میگذره روزا تش
نمیرسیم همش لش
هرچی میگن میگیم چشم
باز چشمات به آسمون بارون بباره
باز چشمات امشب خوونه دوباره
چشم بسته مغز باز
هر شب فکر پرواز
قفلی رو هر مسئله نداشته باش وسواس
هرکی نبود درخور
بگذر رد شو
مهم ﻧﯽ ﮎ اصلا بشکن دردو
ﻟﺤﻈﻪهای سختو
محکم باش رد کن
وا دادی اگ تا الان عوض شو مرد شو
ﻏﻤﻮ تو خودت هضم کن
دل ب کسی نسپر
خداتو سفت بچسب
قوی باش و سر خوﺵ
باز چشمات به آسمون بارون بباره
باز چشمات امشب خوونه دوباره
درد و دل بیدل
